دست نوشته های شخصی یک دانشجوی فنی

همای اوج سعادت به دام ما افتد، اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

دست نوشته های شخصی یک دانشجوی فنی

همای اوج سعادت به دام ما افتد، اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

دست نوشته های شخصی یک دانشجوی فنی

و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض، و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین (5 و 6 قصص)

فَلَمَّا أَن جَاء الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (96 یوسف)

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

یکی از آفت‌های هر مبارزه‌ای، مصادره آن مبارزه به نفع قدرتی که با آن می‌جنگد، است، یعنی قدرت، شرایط را به گونه‌ای تغییر دهد که آن مبارزه و استمرار آن مبارزه در راستای اهداف خود قدرت باشد، مصادره‌ای که هرچند در شکل ظاهری مبارزه تغییری ایجاد نمی‌کند اما آن مبارزه را دچار تغییر ماهوی می‌کند. مبارزات فمنیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

فی المثل ابتدا تصور کنید جامعه‌ای را که در آن حقوق اولیه زنان و در درجه بعد مردان رعایت نمی‌شود و ثانیا تصور کنید که در آن جامعه مثلا برهنه بودن اجباری وجود دارد و ورود به استادیوم تنیس هم ممنوع است و زنان از این دو قانون رنج می‌برند یعنی علاقه دارند حجاب اسلامی را رعایت کنند و به استادیوم تنیس بروند. در گام سوم فرض کنید رعایت حجاب توسط بانوان یا ورود همه زنان در استادیوم‌های تنیس سرتاسر آن کشور هیچ صدمه‌ای به قدرت نمی‌رساند اما سنت دیرینه‌ای بوده که بی دلیل پابرجاست.
در شرایط بالا فمنیست‌ها مبارزه برای رعایت حجاب و آزادی ورود به استادیوم را مقدمه‌ای برای شروع مبارزات اجتماعی خود قرار می‌دهند. قدرت که در صورت پاسخ دادن به این مطالبه، باید مطالبات به حق بعدی زنان و حتی مطالبات به حق بعدی مردان را هم پرداخت کند، از گفتن الف پرهیز می‌کند تا مجبور نباشد تا یاء را تکرار کند. او دامنه مبارزه را بزرگ می‌کند و از این مبارزه به عنوان خط قرمز یاد می‌کند تا تمام توجهات زنان و حتی مردان به این مبارزه بی‌اهمیت جلب شود و در سایه این توجهات، سلطه خود بر دیگر حوزه‌های زنان و مردان را ادامه، تحکیم و تقویت می‌کند، مبارزان فمنیست در دور باطل، شدیدا درگیر مبارزه با خطوط قرمز سوری! شکل گرفته توسط قدرت می‌شوند در حالی‌که غیر مستقیم به بازتولید هژمونی ظالمانه مردسالارانه و آتوریته کمک می‌کنند. مبارزه توسط قدرت تسخیر می‌شود و تغییر ماهوی می‌یابد بی آن‌که شکل ظاهری‌اش تغییری کرده باشد.
پیامد فاجعه‌آمیز بعدی که منتج به تحکیم و تعمیق هژمونی است، این‌که هیچ یک از اقشار دیگر اعم از مردان و کودکان و میانسالان اساسا اجازه اعتراض و مطالبه‌گری را به خود نمی‌دهند، چرا که کسب هویت و اعتبار اجتماعی در تکرار و حرف زدن و بازتولید مبارزات فمنیستی است و پیگیری مطالبات اقشار دیگر، تحت تبلیغات مشترک شدید هر دو طرف دعوا، قدرت و مبارزان، فاقد هرگونه اعتبار و پرستیژ اجتماعی است. سکوت و پذیرش سلطه توسط اقشار دیگر درونی می‌شود و همه ساکت می‌شوند تا سرانجام دعوای غیر سوری، اما بی حاصل فمنیست‌ها را مشاهده کنند.

  • یک نی ساز